تفسیر قضایی در حقوق عمومی

Authors

Abstract:

حقوق عمومی دارای ویژگی­های منحصر به فردی است که آن را از دیگر شاخه­های حقوق متمایز کرده است. وجود چنین تمایزی این پرسش را بر می­انگیزد که آیا این شاخه از حقوق دارای روش منحصر به فرد خود در تفسیر است یا خیر. در پاسخ باید گفت که حتی اگر این چنین نباشد، بعضی از روش­های تفسیری با ماهیت حقوق عمومی بیشتر سازگار و یا حداقل در حوزه­هایی کارآمدتر هستند. برای نمونه، ناکارآمدی­های مکتب منشأگرا در حقوق عمومی به خصوص از نیمه­ دوم قرن بیستم بسیار مورد بحث بوده است. در حقوق اساسی، ماهیت خاص قانون اساسی به عنوان سندی دارای ابهامات بسیار با واژگان عام و کلی، همچنین به عنوان مهم­ترین سند در تنظیم و توزیع قدرت و بیان حقوق بنیادین، تفاسیری که مبتنی بر تعین متن و معنا باشند را با مشکل روبه­رو می­کند. در حقوق اداری نیز، با توجه به تحولات بنیادینی که در اداره­ مدرن اتفاق افتاده است و همچنین زیر سئوال رفتن بسیاری از پیش­فرض­های اساسی آن مانند حاکمیت قانون و تفکیک قوا رویکردهای صرفاً منشأگرا پاسخ­گو نیستند و امروزه گرایشی به سمت مکاتب پویاتر وجود دارد و این امری است که در توزیع قدرت در میان نهادهای قضایی، شبه قضایی و اداری نقش محوری دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

رویۀ قضایی در حقوق عمومی معاصر

حقوق به‌مثابۀ علم سامان‌دهنده و تنظیم‌کنندۀ اجتماع، با تغییر و تحول در ارتباطات اجتماعی ناگزیر از تغییر روش و رویکرد خواهد بود. وقوع تحولات به‌ویژه در حوزۀ حقوق عمومی با سرعتی که قوانین مصوب در فرایندهای قانونگذاری را یارای انطباق و روزامدی با آنها نیست، سایر منابع حقوق همانند رویۀ قضایی را واجد کارکردهایی متفاوت از پیش ساخته است. مقالۀ پیش‌رو در پی بررسی و تحلیل این پرسش بوده است که آیا رویۀ ق...

full text

تفسیر، اصول و مبانی آن در حقوق عمومی

تنها قوانین واضح، روشن و بدون ابهام از قانون گذار مورد انتظار است، با وجود دقت فراوانی که اصولا به هنگام تدوین و تصویب قانون به عمل می‌آید، در زمان اجرا ابهاماتی رخ می‌نماید که نیاز به تفسیر دارد. تفسیر قانون، امری دشوار است و نیازمند روشی قانونمند می‌باشد، واگذار کردن آن به سلایق و افکار شخصی هر دادرس و حقوق‌دان امری شایسته نیست، بدین جهت، فکر تدوین قانونی که خود، اصول و قواعد تفسیر قانون را ت...

full text

قواعد تفسیر کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در پرتو رویه قضایی دیوان اروپایی حقوق بشر

مقررات حقوق بین الملل در زمینه تفسیر معاهدات در مواد 31 تا 33 کنوانسیون 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات آمده است. این مقررات مستمراً توسط محاکم بین المللی اعمال شده است. اما آنچه وضعیت دیوان اروپایی حقوق بشر را از سایر محاکم بین المللی متمایز می سازد، استفاده مکرر این نهاد از چهار قاعدۀ تفسیری خاص یعنی قاعدۀ تفسیر پویا، قاعدۀ معنای مستقل، قاعدۀ تفسیر مؤثر و قاعدۀ حاشیه صلاحدید دولت است. در این مقا...

full text

کاربرد عرف در مقام تفسیر در حقوق قضایی مبتنی بر مبانی فقه امامیه

Abstract: The custom Both orally and practically is the usual habit and behavior of humans. Cstom in any legal school of thought can play a significant role in three area: creating legal rules interpretation of legal rules and enforcement of legal rules (particularly, based on the legal positivism foundations) But the main question is that the reference to custom in order to interpretation sho...

full text

تفسیر، اصول و مبانی آن در حقوق عمومی

تنها قوانین واضح، روشن و بدون ابهام از قانون گذار مورد انتظار است، با وجود دقت فراوانی که اصولا به هنگام تدوین و تصویب قانون به عمل می آید، در زمان اجرا ابهاماتی رخ می نماید که نیاز به تفسیر دارد. تفسیر قانون، امری دشوار است و نیازمند روشی قانونمند می باشد، واگذار کردن آن به سلایق و افکار شخصی هر دادرس و حقوق دان امری شایسته نیست، بدین جهت، فکر تدوین قانونی که خود، اصول و قواعد تفسیر قانون را ت...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 82  issue 102

pages  1- 1

publication date 2018-06-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023